English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2509 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indurate U پوست کلفت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thick skinned U پوست کلفت
pachydrmatous U پوست کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
impassive U پوست کلفت
thick-skinned U پوست کلفت
pachyderm U جانور پوست کلفت
pachyderms U جانور پوست کلفت
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
pachydrmatous U ادم پوست کلفت و بیرگ
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
inspissate U کلفت کردن
incrassate U کلفت کردن
thickens U کلفت کردن
thickened U کلفت کردن
blunt U کلفت کردن
thicken U کلفت کردن
blunted U کلفت کردن
blunter U کلفت کردن
bluntest U کلفت کردن
blunting U کلفت کردن
blunts U کلفت کردن
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
callosity U سخت شدن یا پینه کردن پوست
threshing U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshes U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshed U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
thresh U از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
percutaneous perspiration U عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
tan U باحمام افتاب پوست بدن راقهوهای کردن
taxidermist U ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
dicker U مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
hand maid U کلفت
squatty U کلفت
handmaidens U کلفت
swabber U کلفت
chambermaids U کلفت
chambermaid U کلفت
handmaid U کلفت
thickest U کلفت
trull U کلفت
thicker U کلفت
thick U کلفت
tirewoman U کلفت
servant maid U کلفت
femme de chambre U کلفت
handmaiden U کلفت
bonne U کلفت
chamber maid U کلفت
charwoman U کلفت
blobber U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
charwomen U کلفت
woman U کلفت
chamberer U کلفت
ladys maid U کلفت
stockier U کلفت
housemaids U کلفت
stockiest U کلفت
molls U کلفت
housemaid U کلفت
stocky U کلفت
biddy U کلفت
moll U کلفت
labrose U لب کلفت
burly U کلفت
maidservant U کلفت
girls U دوشیزه کلفت
moppy U کلفت بلند
hawser U طناب کلفت
odalisque U کلفت یا صیغه
hoodman blind U گردن کلفت
thicken U کلفت ترشدن
heavyset U کلفت زمخت
girl U دوشیزه کلفت
doubling U کلفت ریسی
incrassate U کلفت شدن
yaks U گاومیش دم کلفت
thickens U کلفت ترشدن
roughneck U گردن کلفت
waitresses U ندیمه کلفت
muslinet U مشمش کلفت
hawsers U طناب کلفت
stiff necked U گردن کلفت
box coat U پالتوی کلفت
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
stodgy U گردن کلفت
thickset U تنگ کلفت
baryphonia U کلفت صدایی
thickening U کلفت سازی
parlour maid U کلفت سرمیز
ruffians U گردن کلفت
thick warp U نخ تار کلفت
yak U گاومیش دم کلفت
bondwoman U کلفت زرخرید
thickened U کلفت ترشدن
dumpy U گردن کلفت
plank U تخته کلفت
gold foil U زرورق کلفت
thick weft U نخ پود کلفت
poutingly U لب کلفت کنان
junk board U مقوای کلفت
ruffian U گردن کلفت
waitress U ندیمه کلفت
snubbing U کلفت وکوتاه سرزنش
snubbed U کلفت وکوتاه سرزنش
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
thugs U قاتل گردن کلفت
thug U قاتل گردن کلفت
snub U کلفت وکوتاه سرزنش
heavyset U چهارشانه کلفت وکوتاه
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
bully U گردن کلفت گوشت
bullied U گردن کلفت گوشت
bullies U گردن کلفت گوشت
ruffianly U گردن کلفت وحشی
snubs U کلفت وکوتاه سرزنش
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
marchionesses U نوعی گلابی کلفت
marchioness U نوعی گلابی کلفت
bullying U گردن کلفت گوشت
moreen U پارچه کلفت پردهای
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
ancillary U مستخدم بومی مربوط به کلفت
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
nappy U کلفت و پرزدار خواب دار
butch U مرد یا پسر گردن کلفت
nappies U کلفت و پرزدار خواب دار
chunk U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
chunks U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
muscleman U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
meathead U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
beefcake U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
incrust U با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barreled shaft U میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
chest protector U لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
millboard U مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
tunc U پوست
skins U پوست
bark U پوست
peltry U پوست
crustal U پوست
peel پوست
skin U پوست
skinning U پوست
skinned U پوست
dermatalgia U پوست
encrustation U پوست
peeling U پوست
tegmentum U پوست
shelling U پوست
rind U پوست
hide U پوست
shell U پوست
skinless U بی پوست
skinner U پوست کن
tegmen U پوست
encrustations U پوست
peels U پوست
cuticle U پوست
hides U پوست
shells U پوست
rinds U پوست
flayer U پوست کن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1من یک کلفت فیلیپینی میخوام تو کسی رو میشناسی
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com